تنهایی های من . . .

اے کاش ...

 

کاش من هم کسی را داشتم ........ 

که با بستن چشمانم ....... 

حس قشنگ نگاهش را احساس میکردم ....... 

بوی نفسهایش را میشنیدم ........ 

کاش من هم کسی را داشتم ....... 

که حتی وقت نبودنم .... 

عاشقم باشد ........ 

کاش .....

+نوشته شده در پنج شنبه 30 بهمن 1393برچسب:,ساعت21:48توسط یونس |
غریبے

 چقدر غریب ! 
هیچکس انگار هوای هیچکس را نمیکند! 
یخ کرده زمین از بی هوایی …

+نوشته شده در سه شنبه 28 بهمن 1393برچسب:,ساعت8:33توسط یونس |
تنهـــــــــــــــــــــــــــــــا
تنها نشسته ام و چای مینوشم و بغض میکنم
هیچکس مرا به یاد نمی آورد
این همه آدم روی کهکشان به این بزرگی
و من حتی آرزوی یک نفر هم نبودم . . .
+نوشته شده در سه شنبه 28 بهمن 1393برچسب:,ساعت8:26توسط یونس |
آرزوی یک تنها

 آدم هاے تنها آرزوهاے کوچکـــے دارند

شبیه اینکه کســـــــے در خانه را به رویشان باز کند!! 

+نوشته شده در شنبه 25 بهمن 1393برچسب:,ساعت14:48توسط یونس |
دل نوشته

 

تمــام لحــــظه هایــم شــده نشســـتن در ایستگـــاه قطـــــار 

به انتظــــــار رسیدن آشنایــــــے

در میـــان انبوهـــــــے از غریبــــه ها

اما افسوس هیچ آشنایـــــــــے نیست

+نوشته شده در شنبه 25 بهمن 1393برچسب:,ساعت14:28توسط یونس |
بی کسی یعنی!!

من برای تنها نبودن آدم های زیادی دور و برم دارم

آن چیزی که ندارم کسی برای «با هم بودن» است!! 

+نوشته شده در شنبه 4 بهمن 1393برچسب:,ساعت21:40توسط یونس |