اے کاش ...
کاش من هم کسی را داشتم ........
که با بستن چشمانم .......
حس قشنگ نگاهش را احساس میکردم .......
بوی نفسهایش را میشنیدم ........
کاش من هم کسی را داشتم .......
که حتی وقت نبودنم ....
عاشقم باشد ........
کاش .....
غریبے
چقدر غریب !
هیچکس انگار هوای هیچکس را نمیکند!
یخ کرده زمین از بی هوایی …
تنهـــــــــــــــــــــــــــــــا

تنها نشسته ام و چای مینوشم و بغض میکنم
هیچکس مرا به یاد نمی آورد
این همه آدم روی کهکشان به این بزرگی
و من حتی آرزوی یک نفر هم نبودم . . .
آرزوی یک تنها
آدم هاے تنها آرزوهاے کوچکـــے دارند
شبیه اینکه کســـــــے در خانه را به رویشان باز کند!!
دل نوشته
تمــام لحــــظه هایــم شــده نشســـتن در ایستگـــاه قطـــــار
به انتظــــــار رسیدن آشنایــــــے
در میـــان انبوهـــــــے از غریبــــه ها
اما افسوس هیچ آشنایـــــــــے نیست
بی کسی یعنی!!
من برای تنها نبودن آدم های زیادی دور و برم دارم
آن چیزی که ندارم کسی برای «با هم بودن» است!!